کنکاشی در اجرای تمرینات، با وزن بدن – بخش سوم

درود بر شما، فرض بفرمایید که در حال اجرای حرکتی با وزن بدن هستید که نمی توان تکنیک کمکی را در آن، به درستی اجرا کرد، حرکتی مانند شنا سوئدی و یا کشش معکوس. در اینگونه حرکات راهکار هایی وجود دارد که شما را به مرزهای فراتر از ناتوانی پیش ببرد.

بیایید در ابتدا نگاهی به تعریفی متفاوت از رسیدن به ناتوانی بی اندازیم که در پست قبلی، قول تشریحش را دادم. این نوع رسیدن به ناتوانی دارای سه حالت مختلف می باشد، ناتوانی در استقامت، ناتوانی در تکنیک و ناتوانی در ریتم اجرای حرکت.

تصور بفرمایید که در حال اجرای حرکت بشین پاشو یا همان ایر اسکوات هستید، با فرض اینکه شما دارای رانهایی بسیار قوی و حجیم می باشید و بدنتان را به تمرین با وزنه عادت داده اید نه با تنها وزن بدن، بعد از اجرای فرضا ۲۵ تکرار با ریتم ۲ ثانیه بخش منفی و یک ثانیه دامنه مثبت، سوزشی عجیب در عضلات درگیر شروع به نمایان شدن می کند، از اینجا به بعد دیگر واقعا ادامه تمرین گاو نر می خواهد و مرد کهن….

این سوزش ناشی از تجمع اسید لاکتیک، به شدت شما را به چالش می کشد، آنچنان که اکثر افراد در اثر این سوزش، قبل از اینکه واقعا به ناتوانی در اجرای تکرار ها برسند، دست از تمرین می کشند. حال تصور بفرمایید که ورزشکار ما اراده ای فولادی داشته و تکرار ها را با تحمل این سوزش که هر لحظه بر شدت آن افزوده می شود، ادامه داده تا آنجا که دیگر واقعا نمی تواند حتی یک تکرار بیشتر به تمرین بپردازد، در این لحظه رانهای ایشان به گونه ای قفل می شود، آنچنان پمپاژ خونی به درون عضلات چهار سر و نشیمنگاه ایشان وارد شده است که تو گویی عضلات می خواهد منفجر شوند.

این نقطه ای است که می گویند ورزشکار به مرز ناتوانی در استقامت رسیده است. شواهدی وجود دارد که ترشح یک چنین حجم زیادی اسید لاکتیک، به گونه ای بدن ورزشکار را به ترشح هورمون رشد، ترغیب می کند، که خود دارای مزایای بسیاری است.

ادامه دارد…
پیروز باشید.
سید مهران موسوی پور.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *