بهترین رویه، در پرورش عضلات؟…بخش دوم

درودها بر شما، در ادامه پست قبلی، بایستی خدمتتان عرض کنم که حق با همه این بزرگان پرورش اندام است، البته بر اساس قانون نسبیت، همه چیز به نوعی نسبی بوده و مطلق نمی باشد.

فرض بفرمایید که شما یک ورزشکار مبتدی هستید، تازه در حال یادگیری حرکات بوده و اصول اولیه جابجا سازی بار تمرینی در حین اجرای حرکات را در حال آموختن. در اینجا اگر به شما برنامه تمرینی ای بدهند که هر عضله را با تعداد فرضا ۱۲ ست تمرینی، با تعداد جلسات سه بار در هفته برای هر گروه عضلانی، به کار بگیرید، قطعا پس از یک هفته تمرین به این منوال، شما دچار تمرین زدگی شده و کلا از ادامه رویه مربوطه، مایوس می شوید، حال آنکه شواتزنگر، سالهای سال به همین روش، از همان ابتدای امر تمرین می کرده است.

فردی که آرنولد را به عنوان اسطوره خود در نظر می گیرد و بدنبال روش تمرینی ایشان می رود، به این مطلب توجه نمی کند که ایشان در سال های اوج قهرمانی شان، از تعدادی داروهای استروئیدی و حتی نمونه های اولیه هورمون رشد انسانی، بهره می برده است و با استفاده از این داروها، به نوعی بدن خود را از قرار گرفتن در شرایط تمرین زدگی، مصون می داشته و صد البته عوارض آن را که برای مثال، چندین بار عمل باز قلب بوده است را، به جان خریده است.

امروزه نیز، در همین باشگاه ها، به وفور عزیزانی یافت می شوند که به دنبال طی نمودن ره صد ساله در یک شب بوده و به تصورشان با اجرای فرضا ۲۰ ست تمرینی جهت عضلات سینه ای، خیلی سریعتر به هدف خود می رسند تا اینکه فرضا حداکثر ۶ ست تمرینی را جهت این گروه عضلانی در نظر بگیرند و در درجه اول به استراحت و ریکاوری عضلانی و سیستم عصبی، مابین جلسات تمرینی توجه نمایند.

ادامه دارد…
پیروز باشید.
مهران موسوی پور

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *