درودها بر شما، در روز گذشته، در پی انتشار پست قبلی، سوالات زیادی از سوی بسیاری از عزیزان، پیش آمد که بنده مجبورم در یکسری پست دیگر که این اولین بخش آن خواهد بود، به رفع ابهاماتی، بپردازم، هرچند من تمامی اینها را بارها و بارها به تفصیل شرح داده ام.
اولا ناتوانی امری نسبی است، یعنی زمانی که شما فرضا در جلوبازو هالتر ایستاده با وزنه ۶۰ کیلوگرمی و در تکرار ۶، به ناتوانی می رسید، که منظور ناتوانی شدن در اجرای دامنه مثبت تکرارها بوده، یعنی اگر وزنه را بلافاصله کمتر نماییم، شما نمی توانید به تکرارها ادامه دهید؟ خوب پاسخ مشخص است، به یقین که شما خواهید توانست چند تکرار دیگر را نیز چاشنی کار نمایید، خوب اسم این تکنیک را که بارها عرض کرده ام…درآپ ست، هنر این تکنیک و انواع دیگر رویه های شدت مضاعف چیست، افزایش درصد به ناتوانی رساندن فیبر عضلات درگیر در تمرین.
خوب حالا که چه؟ من این افزایش درصد را ایجاد نمودم، چه چیزی واقعا برایم حاصل می شود؛ جواب بزرگتر شدن سیگنال رشد آزاد شده در بدن، افزایش درصد تخریب عضلانی به گونه ای حساب شده یا همان پارگی های میکروسکوپی، افزایش ترشح هورمون های آنابولیزان که آن هم داستان مخصوص به خودش را دارد….می باشد.
حالا من چند تکرار دیگر را هم با کمک اجرا می کنم تا جایی که دیگر حتی روی پایین آمدن وزنه هم نتوانم کنترلی داشته باشم، این نیز به زبان ساده ناتوانی در دامنه منفی بوده که در نتیجه درگیری بخش دیگری از فیبر عضلانی و به ناتوانی رساندن آنها خواهد بود، یعنی داستان بالا، مربوط به هورمون ها، سیگنال رشد و پارگی های میکروسکوپی، قدری دیگر افزایش خواهد داشت.
در نهایت تکنیک انقباض ایزومتریک را در پیش گرفته و تیر خلاص را می زنم و دیگر هر چه در توان دارم را خرج مهار کردن وزنه نموده و قدری دیگر بر آن درصد کذایی، می افزایم.
باید در نظر داشت که هییییچ وقت شما نمی توانید ۱۰۰ درصد فیبر عضلات درگیر را به ناتوانی برساند، هنر این تکنیک ها، افزایش این مقدار بوده ولی نمی تواند به ۱۰۰ درصد رسید.
ادامه دارد….
پایدار باشید.
مهران موسوی پور.