درودها بر شما، مواردی این چنینی، به وفور در تمرینات ورزشکاران پرورش اندام، یافت می شود. برای مثال، تمرین دادن عضلات ساق پا، در انتهای یک تمرین سنگین بر روی عضلات چهارسر و دوسر ران.
ورزشکار مربوطه، در عین حال که دارای ضعف در عضلات ساق پای خود است، آنها را در زمانی تمرین می دهد که بخش اعظم انرژی تمرینی خود را از دست داده، در اینجاست که بایستی اصل حق تقدم وارد گود شود و تمرین ساق را در ابتدای جلسه قرار داده و سپس به اجرای مابقی حرکات، پرداخت. ورزشکار دیگری، پس از اینکه یک تمرین هرچه تمام تر را بر روی عضلات زیربغل خود پشت سر گذاشته است، به سراغ تمرین عضلات دوسر بازویی می رود و تعداد ست هایی که جهت اعمال اضافه بار جهت این گروه عضلانی در برنامه ایشان لحاظ شده، بدون نکته سنجی بوده و پیش خسته شدن این عضلات را در تمرین زیربغل در نظر نگرفته است، لذا ممکن است دوسربازویی ایشان، به راحتی دچار تمرین زدگی و اعمال فشار بیش از حد شده و فرآیند کاهش حجم را پشت سر بگذارد.
در این موارد می بایستی واقعا هوشمندانه عمل نمود، برای مثال شما قصد دارید سه سربازویی را پس از سینه، تمرین دهید، روی ماهیچه سینه، حداقل شش ست هم تا فراتر از ناتوانی با انواع و اقسام تکنیک های شدت مضاعف، به تمرین پرداخته اید، زمانی که به سراغ پشت بازوها می روید، به قدر زیادی ایشان اضافه بار وارده در تمرین سینه را، به عنوان عضلات کمکی در تمرینات مربوطه، بر دوش کشیده اند، حال شما به صورت تخصصی، قصد دارید ۶ ست تمرینی تا فراتر از ناتوانی نیز، جهت این گروه دوم، اجرا بفرمایید…
ادامه دارد….
استوار و بهروز باشید.
مهران موسوی پور