پرداشت ها و تصورات اشتباه در بدنسازی – بخش نخست

درودها بر شما، این تعداد ست جهت فلان عضله، بهتر از آن تعداد ست است، تمرین تا ناتوانی باعث تمرین زدگی می شود…باید عضلات را در هفته، فلان تعداد مورد تمرین قرار داد، تمرین هوازی باعث کاهش بافت عضله می شود، سه چهار ساعت که غذا به بدن نرسد، عضلات از دست می روند…چند روز دور بودن از تمرین، کلا فاتحه عضلات را می خواند….تمرین سینه باید با پرس سینه هالتر شروع شود، فلان مکمل کولاکی می کند برای خودش (این دیگر از آن چرررررندیاااات است!!!)…فلان دکتر، با فلان تحقیقاتش نشان داده که باید اینجوری تمرین کنید نه اونجوری، باید سوپرست بزنی، باید جلو بازو رو با هالتر بزنی نه با سیم کش، آرنولد معتقد بود که فلان…..یتس معتقد بود که بهمان……ووووو الی آخر…

مجددا درودها بر شما، به شخصه، این ورزش را از سال ۷۹ آغاز کردم، از همان ابتدای امر نیز به دنبال یادگیری اصولی این ورزش بوده و هنوز هستم، گوشم پررررر است از این جور موارد، البته برخی از آن ها واقعا اصولی اثبات شده هستند، مثلا بدن ما نیاز به یک مقدار مشخص آب در روز دارد که در وضعیت اصطلاحا هیدراته باشد تا به نوعی در کنار مواردی دیگر، رویه بازیابی عضلات بعد از یک جلسه تمرینی پر شدت، به شکلی بهینه پیش برود، خوب این دیگر یک مورد کاملا ثابت شده است، ولی اینکه فرضا شما بیایید و بفرمایید فلان دانشمند فرموده باید این مکمل را اینقدر با آن مکمل، آن هم آنقدر مخلوط کند تا بازویی شما قلمبه سلمبه بشود، این دیگر از چرندیات است، یک مقاله هم ضمیمه می کنند، الان هم که مد شده، دم به ساعت متا آنالیز پشت متا آنالیزززز…

یکی یک تحقیقی به قول خودش می کند، فردا یکی دیگر میاید نقضش می کند و الی آخر…
ادامه دارد…
در پناه شادی ها باشید.
مهران موسوی پور

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *