درود بر شما، در گذشته درباره سدهای ذهنی مربوط به ناتوانی رساندن عضلات، خدمتتان مطلب ارائه کرده ام برای مثال؛ برخی اوقات ممکن است فرد وزنه ای را انتخاب کند که در رنج تکراری مثالا عدد ۱۰ به ناتوانی برسد، زمانی که به تمرین می پردازد و به این تعداد تکرار نزدیک می شود، ذهن ایشان می تواند یک حالت ناتوانی کاذب را ایجاد نماید، درصورتی که عضلات توانایی فراتر رفتن از تعداد ۱۰ را به مقداری بسیار زیادیی دارا بوده اند و در این حالت بصورتی باید و شاید، به رشد تحریک نخواهند شد. سالها پیش، مصاحبه کننده ای از رونی کلمن پرسیده بود که چرا اغلب در تمریناتت از رنج تعداد تکرار ۱۲ استفاده می کنی، جواب ایشان هم بر اساس هدف ایشان جهت عبور از سد ذهنی بود.
روند عملکرد کلمن این بوده که وزنه ای سنگین را (باتوجه به توانایی های خود)، انتخاب می کرده که برای مثال، معمولا می توانسته در شرایط معمول ۱۰ الی ۱۱ تکرار را با آن وزنه به تمرین بپردازد، حال خود را وادار می کرده با ریتم تمرینی که مناسب بدنشان بوده، به حداقل تعداد تکرار ۱۲ برسد، یعنی ذهن خود را شرطی می کرده تا از سدی که همین ذهن ایجاد کرده، عبور کند.
حال شما می تواند فرضا در حرکتی مانند پارالل، تعداد تکرار خاصی را هدف بگیرید، فرضا در جلسات تمرینی قبلی حداکثر توانسته بودید بدون استفاده از وزنه اضافی، به تعداد تکرار ۲۰ برسید، حالا خود را مجاب کنید به تعداد تکراری فرضا ۳۰ برسید، شرط می بندم بعد از اینکه این رویه را اجرا کنید، خودتان شگفت زده شوید….خواهید دید که حداقل به تعداد تکراهایی بالای عدد ۲۵ خواهید رسید.
از این تکنیک حداکثر بهره را برده و نتایج شگرف آن را مشاهده بفرمایید.
پاینده باشید.
سید مهران موسوی پور