درودها بر شما، زمانی که شما به دلایلی مختلف مانند مبحث وسواس فکری که در گذشته خدمتتان مفصلا شرح داده شده است، مقدار حجم تمرین خود را، حتی در زمان استفاده از تکنیک های شدت دهنده، از میزان کافی، بیشتر قرار می دهید، همانند افتادن از آن سوی پشت بام است. تکنیک های شدت دهنده، همانند یک شمشیر دو لبه عمل می کنند و می توانند در صورت استفاده بیش از حد و در زمانی که میان دو جلسه تمرین، به قدر کفایت استراحت نکرده اید، شرایط تمرین زدگی را ایجاد نموده، سطح ترشح هورمون های آنابولیزان را در بدن کاهش داده و میزان ترشح هورمون استرس یا همان کورتیزول را به شدت افزایش داده که خاصیت شدید کاتابولیزان داشته و به راحتی موجبات آتروفی یا همان کاهش حجم توده عضلانی را فراهم می آورد.
پس در عین حال، زمانی که شما در صدد استفاده از تکنیک های شدت دهنده به منظور افزایش کیفیت تمرینی و در عین حال کاهش کمیت آن هستید، می بایستی به صورت تجربی و با توجه به زبان بدن و احساسی که از عضلات دریافت می نمایید، در طی یک جلسه تمرینی، از این تکنیک ها بهره برده یا اینکه به اجرای ست های مرسوم و تنها به ناتوانی رساندن عضلات در دامنه مثبت تکرار ها، بسنده نمایید، چرا که در صورت عدم ریکاوری به قدر کفایت، کلا داستان تمرین معکوس شده و بجای مزایا، تنها معایبی را در بر خواهد داشت، معایبی همچون افزایش فشار خون، بی خوابی، استرس، تپش قلب، احساس بی قراری و در نهایت عدم پمپاژ و دم عضلات به گونه ای درخور و به نوعی عدم نشاط عضلانی و کاهش قدرت و توده ماهیچه ای.
ادامه دارد…
پاینده باشید.
مهران موسوی پور.