درودها بر شما، دوریان یتس، قهرمان افسانه ای پرورش اندام، تحت تاثیر تکنیک های شدت مضاعف و رویه های شدید تمرین با حداکثر کیفیت و در حداقل زمان، که توسط آرتور جونز و سپس برادران منتزر توسعه یافته و به جامعه ورزشی معرفی شده بود، قرار داشت، ولیکن یتس نیز، این رویه ها را برای بدن خودش اصلاح کرد و با استفاده از آزمون و خطا، بهترین شکل تمرین را برای خود برگزید.
ایشان در ابتدای امر، هر گروه عضلانی را در طی ۹ روز دو بار تمرین می داد، پس از چند سال تمرین مداوم و افزایش قدرت ارتباط ذهنی و عضلانی، بیشتر شدن سن و صد البته افزایش حجم توده عضلانی، تمرین هر گروه عضلانی را به یک بار در طی یک هفته، تغییر داد.
یتس متوجه شده بود که با افزایش ارتباط ذهنی و عضلانی اش، می تواند با تمرکز و شدتی فراتر از تصور بر روی یک ست تمرینی، انرژی بگذارد و عضله را عمدتا با تکنیک هایی همچون تکرارهای اجباری یا همان کمکی، استراحت و توقف و تکرارهای نیمه و یک چهارم، به واری ناتوانی برساند.
در گذشته نیز توضیح داده ام، با افزایش سن، قدرت ریکاوری ما، معمولا از ۴۰ سال به بعد، رفته رفته، روبه افول می گذارد، همچنین با افزایش حجم توده عضلانی، بدن می بایستی یک سایز بزرگتر عضلات را میان دو جلسه بازیابی نماید، این خود می تواند به روند ریکاوری فشار وارد نماید، یتس نیز این امر را به صورتی هوشمندانه درک کرده بود، لذا از فرکانس تمرینی خود، کاسته تا بتواند کیفیت و شدت مورد انتظارش را در هر جلسه تمرین، لحاظ نماید.
حال با این اوصاف، چرا آزمایشاتی متعدد، نشان می دهد که فرکانس تمرینی بالا، همچون فول بادی های هر روزه، جهت رشد عضلانی، بسیار ماثر هستند؟؟؟!!!
ادامه دارد…
برقرار باشید.
مهران موسوی پور